به گزارش وسائل، چندی پیش نشست «تحلیل و بررسی تصوف فرقه ای» با حضور حجت الاسلام مرتضی کربلایی، استاد حوزه و دانشگاه ادیان و حجت الاسلام آل یمین، استاد دانشگاه تهران با همکاری مرکز مطالعات راهبردی شیعه شناسی برگزار شد که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
شریعت گریزی و لاابالی گری در تصوف
حجت الاسلام مرتضی کربلایی درادامه این نشست گفت.تأکید بر مسئله عشق موجب شده گاهی مسئله عقل تحت الشعاع قرار بگیرد و عقل گریزی را به عنوان انحراف در تصوف داشته باشیم. این مسئله که دین باطن دارد و حقیقت دین توحید است، در تصوف موجب شده گاهی شاهد شریعت گریزی و لاابالی گری نسبت به دستورات شریعت باشیم. اینها را انکار نمیکنیم. در عین بودن مشکلات و انحرافات باید پالایش کرد. باید گفتگو کنیم و منعطف باشیم تا بتوانیم اصلاح کنیم. حذف کردن نتیجه مثبت در دراز مدت به همراه ندارد.
وی اظهار داشت: تصوف برای ما فرصتی است در مقابل وهابیت و سلفی گری. ما تاکنون تصوف خارج از ایران را تقویت کرده و با تصوف داخلی مواجهه خوبی نداشتهایم که این در مقام راهبرد نشان داده که سیاست درستی نیست. در مناطقی در ایران که صوفیان هستند، وهابیت نمیتواند فعالیت زیادی داشته باشد. اصل اصیل عرفان و تصوف، ولایت اهل بیت است ولو اینکه شخص ممکن است سنی باشد، اما اعتقاد دارد که باب مدنیه علم الهی، علی ابن ابی طالب (ع) است. اینها واقعیت تصوف است.
کربلایی گفت: باید برای بحث مناسبات تصوف و تشیع هم فکری بکنیم. ما در تشیع موافقان و مخالفانی در مورد تصوف داریم. علل و عوامل موافقت و مخالفت باید احصا و بررسی شود.
آسیب شناسی به معنی انکار تصوف نیست
حجت الاسلام حامد آل یمین، استاد دانشگاه تهران نیز در این نشست گفت: من در این نشست در مورد آسیب شناسی تصوف صحبت میکنم. وقتی ما در مورد آسیب یک چیزی صحبت میکنیم به معنای انکار یا رد آن نیست. هر جریان و تفکری میتواند آسیبهایی داشته باشد و ما میخواهیم این آسیبها را بررسی کنیم تا آنها را برطرف کنیم.
وی ادامه داد: نکته اول این است که تصوف دو بخش دارد؛ یکی آنچه امروز به عنوان تصوف میبینیم و دوم آن چیزی که در طول تاریخ اسلام در میان جامعه اسلامی جریان داشته است. بحث این است که این دو چه نسبتی با هم دارند و آیا در ادامه هم اند؟ آسیبهایی که تصوف امروز دارد همان آسیبهایی است که دیروز بود و یا امروز آسیبهایی اضافه شده است؟
وی افزود: البته نمیتوان تصوف را بدون آن نگاه تاریخی بررسی کرد. ما باید به تاریخ آن نیز توجه داشته باشیم. در طول تاریخ از ابتدای آغاز تصوف، شاهد اختلاف نظرهایی بودیم و تصوف همواره در پاسخگویی و بازسازی خود در مورد این نقدها بود.
آل یمین گفت: اگر اهل تصوف به آسیبها دقت داشته باشند و اینها را با نگاه همدلانه بررسی کنند، میتوانند آنها را برطرف کنند.
وی ادامه داد: مثلاً از ابتدا در مورد اینکه تصوف فرقه هست یا نیست، بحث بوده است. نگاهی که از بیرون تصوف به تصوف میشد، آنها را به عنوان یک فرقه نگاه میکردند. گروهی جدای از سایر مسلمانان جامعه به چشم میآمدند. آنها خود را تافته جدابافته و بهتر و برتر از دیگران میدانستند. این آسیب از روز اول بوده و امروز هم شاهد آن هستیم.
وی افزود: رفته رفته در میان تصوف ما شاهد آداب و رسومی هستیم که با دیگر مسلمانان تفاوت میکند و یا اینکه ذکرهایی میگویند و حرکاتی دارند. اگر مقایسهای در مورد حسینیه و خانقاه صورت میگیرد، باید به این نکته توجه کرد که حسینیه جایی است که همه شرکت میکنند، اما در خانقاه وقتی میخواهید ذکری بگویید حتماً باید تحت نظر استاد باشید و تعداد مشخصی بگویید و حرکت خاصی داشته باشید. اینها آداب و رسومی میشود که با آداب و رسومی که اکثر جامعه اسلامی به آن میپردازند تفاوت میکند. مردم در محرم در عزاداری شرکت میکنند و شکل خاصی ندارد، اما کسی نمیتواند انکار کند که صوفیها آداب و رسوم خاصی دارند که دیگران مانند فقها و اهل حدیث و… ندارند. لذا این مسائل باعث شد آنها را به عنوان یک دین جدید تلقی کنند.
آل یمین گفت: اگر امروز به قطب صوفیها بگوییم شما فرقه هستند ناراحت میشوند و میگویند ما طریقت هستیم. آنها خود را یک گروه اهل علم میدانند که علوم دینی را از یک روش دیگر در جامعه منتقل میکنند. اینها را میگویند تا آن سوال و شبههای که در طول تاریخ وجود داشته و امروز هم هست، پاسخ داده شود. البته من به این امر نپرداختم که اینها فرقه هستند یا طریقت. میخواستم تاریخ این مسئله را بیان کنم.
وی ادامه داد: امروزه علمای ما و علمای اهل سنت، تصوف را رد میکنند و آن را خارج از مذهب تشیع و تسنن میدانند. اشکال به تصوف از نگاه عالمان شیعی و سنی، مشترک است و همه به تصوف انتقاد میکردند. ما نداشتهایم که پیامبر در مجلسی بنشیند و ذکری را با دفعات مشخص و با حرکات مشخص بگوید.
خود صوفیان هم انتقاداتی به خودشان را وارد میدانند
وی افزود: ما معضلات و آسیبهایی داریم که خود صوفیان هم به آن میپردازند. خود صوفیان هم انتقاداتی به خودشان را وارد میدانند. این انتقادات چرا اینقدر زیاد است؟ چند دلیل دارد. یکی اینکه تصوف به جریانی اجتماعی تبدیل شد و کار از دست رهبران و خواص آن خارج شد. ما در تشیع در مورد عزاداری آسیب شناسی میکنیم چراکه عموم مردم وارد آن میشوند و به یک فولکور اجتماعی تبدیل میشود.
آل یمین گفت: یکی از چیزهایی که باعث شد تصوف دچار آسیب شود این بود که وارد فضای عمومی جامعه شد. اگر از رهبرانشان سوال شود میبینیم که آنها خیلی با حرکاتی که گاهی در کلیپها میبینیم، موافق نیستند. گاهی چیزی نمیگویند چون اگر بگویند، همان چند نفری که دور آنها هستند هم میروند.
وی ادامه داد: در علوم اسلامی که به صورت استاد و شاگردی تحصیل علم میشود، وقتی استاد روایتی میخواند برای آن سند دارد، مثلاً میگوید که از چه کتابی این روایت را میخواند و همه میتوانند در مورد آن تحقیق کنند و جای صدق و کذب آن و اثبات آن برای همه باز است.
وی افزود: اما در تصوف آن شخص استاد ادعا میکند که من از علم پیامبر به شما خبر میدهم، میگوید دیشب رسول خدا را در عالم رؤیا دیدم که به تو گفت فلان کار را انجام بده! شما این را چگونه میخواهید رد یا اثبات کنید؟ ادعاهایی که میکنند را نمیتوان رد یا اثبات کرد. این آسیب بزرگی است. مریدان هرچه خلاف از آنها میبینند تأیید میکنند و اگر گناه هم از اینها سر بزند، میگویند که حتماً چیزی میداند که دارد گناه میکند.
آل یمین گفت: کسانی که مرید میشوند نمیتوانند صوفی استاد را انکار کنند. توصیههایی مانند نمازنخواندن، طلاق همسر، کشتن افرادی و… از جمله توصیههایی است که به مریدان شده است و مبنایی هم ندارد.
وی ادامه داد: معمولاً کسانی که مرید میشوند مسیری را طی میکنند. مریدان برخی کراماتی را از شیخ میبینند که این باعث میشود جذب آن استاد شوند. این کرامتها مثل تصرف کردن در خواب و…، چیزهایی است که میشود از مسیرهای انحرافی به آن رسید. ما نمیدانیم که اینها در این راه از ولایت خدا استفاده میکنند یا از ولایت شیطان. این برای افراد قابل کشف نیست لذا باعث میشود جذب آنها شوند.
وی افزود: آنها میگویند ما با ظاهر کار نداریم، ما با باطن شما کار داریم، اما در عین حال افعالی ظاهری از مریدان میخواهند. حلال و حرامی را مشخص میکند که مربوط به ظواهر است در حالی که ادعای او ادعای باطن است. کسی که نه درس شریعت خوانده و نه قرآن را میتواند درست بخواند و نه بفهمد، ادعای شریعت میکند و میگوید اگر نماز هم نخواندید عیبی ندارد و در اوقات نماز فلان شعر مثنوی را بخوانید. فقها این مشکلات را دیدهاند که با تصوف مقابله میکنند.
وی اظهار داشت: در برخی از جریانهای تصوف به جای خمس بحث دیگری به نام عشریه دارند که یک دهم اموال را به شیخ طریقت میدهند. کجای این معنویت و باطن است؟
آل یمین گفت: در تصوف امروز مثل گنابادیها و ذهبیه، تأثیراتی که سابقاً شاهد آن بودیم امروز برای آنها نیست. امروز افرادی اثرگذارند که کارهای صوفیان قبلی را میکردند یعنی ظاهر خیلی باتقوایی داشتند و از غیب خبر میدانند. کسانی هم به سراغ آنها میروند که به دنبال خبر از غیب هستند. افرادی که با شریعت مشکل دارند مثلاً با نماز و حجاب مشکل دارند، به دنبال جایی میروند که مشکلاتشان حل شوند و دنبال تعبیر خواب هستند و آینده برایشان توصیف شود و یک حس خوب معنوی بیابند.
وی ادامه داد: کسانی که به دنبال رشد معنوی هستند به سراغ این جور گروهها نمیروند و به دنبال عالمان ربانی میروند.
تصوف در جهان اهل سنت خیلی نقش پررنگ و مؤثر و مفیدی دارد
وی افزود: نکته دیگر در مورد تصوف در جهان اهل سنت است. تصوف در جهان اهل سنت خیلی نقش پررنگ و مؤثر و مفیدی دارد. در جان اهل سنت، تصوف تفاوتی با ما دارد که تصوف اهل سنت به خصوص در کشورهای شمال آفریقا، برخلاف ایران یک نظم و حسابی دارد. تصوف در این کشورها پذیرفته شده است و به این واسطه نظمی هم پیدا کرده است. یعنی همه چیز یک طریقه شفاف و مشخص است و از حالت پنهانی و مخفی بیرون آمده است، لذا نگرانیها نسبت به آنها کاسته شده است. مخفی کاری حساسیت برانگیز است.
آل یمین گفت: در جهان تشیع به واسطه انکاری که از ناحیه فقها وجود داشت و آسیبهایی که متصوفه داشتند، باعث شد فتوای قتل برخی مشایخ تصوف داده شد و این باعث شد اینها به سمت مخفی کاری بروند و نظم مشخصی ندارند. در مصر، صوفیان قانونی دارند که تصویب شده و مجلس شورایی دارند. مراکز متولی تصوف به افراد مجوز فعالیت میدهند و یا مجوز آنها را باطل میکنند.
وی ادامه داد: در جهان تشیع اگر طلبهای دچار انحراف شود، آن را خلع لباس میکنند، اما در تصوف در ایران چنین چیزی نداریم که از خود متصوفه، نهادی بر کارهای صوفیان نظارت داشته باشد. این آسیب تصوف را بیشتر کرده و باعث مخالفت بیشتر نهادهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و امنیتی شده است.
وی افزود: نکته بعدی در مورد رویکرد سیاسی تصوف است. هدف تصوف مشاهده حضرت حق و رسیدن به مقام توحید، امروز خیلی مطرح نیست. ما می بنیم هزینهها و حمایتهایی که برای تصوف داده میشود، از سوی گروههای مخالف اسلام داده میشود. حرفهای معنوی در حاشیه است و نوع نگاه و رویکرد آنها امروز سیاسی است. مراکز متعدد آنها در کشورهای غربی است. افرادی که سراغ صوفیان میروند افرادی هستند که مخالف بحثهای فقاهتی و انقلابی ما هستند. این رویکردهایی است که امروز متأسفانه حساسیتها را بیشتر کرده است.
آل یمین گفت: رویکردهایی که ما نسبت به صوفیان داشتهایم نیز باید مورد بررسی قرار گیرد و نقد شود، اما این سوال مطرح است که صوفیان چرا به سمت غربیها و دشمنان این مملکت متمایل میشوند؟ صوفیان ادعای معنویتی میکنند که ما در مقام عمل و در بزنگاهها و دعواها و اختلافات شاهد آن نیستیم و انتظار ما از یک فرد معنوی بیش از اینهاست.
یکی از عوامل فرقه سازی در طول تاریخ عدم ایفای صحیح نقش روحانیت است
حجت الاسلام کربلایی در جمع بندی سخنان خود در این نشست گفت: تصوف و عرفان عقبهای دارد و تصوف دوره معاصر مشکلات خاص خود را داشته و دارد. سخن ما این است که شناخت مکتب و مبانی و روشها اصل است. باید آن آسیبها و انحرفات پالایش و اصلاح شود. عطش معنویت که همه جهان دارد در ایران باید فضاهایی داشته باشیم و اشخاصی تربیت کرده باشیم که بتوانیم افراد را به لحاظ معنوی تأمین کنیم. اگر این محقق نشود، معنویتهای نوپدید گسترش پیدا کرده و سر در میآورد.
وی ادامه داد: وقتی مکتب عرفان سنتی خود و فضاهایی که دارید را مورد فشار قرار میدهید و نمیتوانید با آنها تعامل و گفتگو داشته باشید، طبیعتاً جامعه به دنبال معنویتهای دیگر میرود. وقتی تلقی از دین، فضای خشک و ظاهری است، طبیعتاً جوانی که دراثر تربیت خانواده و جامعه در مسائل شرعی مثل حجاب و… طور دیگر است به سمت شخصی جذب میشود که این نوع فشارها را به او نمیآورد. برخورد تند نمیتواند موفق باشد. وقتی در حوزههای علمیه به طلاب شیوه صحیح روش تعلیم و تربیت اسلامی را یاد نداده باشند، جوانان جذب فضاهای دیگر میشوند. میخواهم بگویم روشهای ما مشکل دارد و رویکرد ما کامل و پخته و برنامه ریزی ها ما همه جانبه نگر نیست.
وی در پایان گفت: یکی از عوامل فرقه سازی در طول تاریخ عدم ایفای صحیح نقش روحانیت است. اگر روحانیت و دستگاههای مربوطه به لحاظ فرهنگی خوب و سازنده نقش خود را ایفا نکند ما شاهد این مشکلات نخواهیم بود. این کار حوزه هاست. حوزه علمیه لازم است مسائل را تبیین و توضیح دهد.
هدف ما انکار صوفیان نیست، بلکه اصلاح است
حجت الاسلام حامد آل یمین نیز در جمع بندی سخنان خود گفت: هدف ما انکار صوفیان نیست، بلکه هدف ما اصلاح رویکرد صوفیان است. از بحث بنده نباید اینطور برداشت شود که ما به دنبال انکار تصوف هستیم. ما میخواهیم آسیبهای آن مرتفع شود. مثلاً اینکه ما از آسیب شناسی عزاداری امام حسین حرف می زنیم نمیخواهیم، عزاداری را انکار کنیم.
وی ادامه داد: اینکه ما در بحث تصوف باید چه کارهایی بکنیم، حتماً جنبههای مختلفی دارد. رسانه، روحانیت، نیروهای سیاسی و امنیتی هر کدام یک رسالت دارند. ما باید بپذیریم که چنین پدیدهای وجود دارد و نکته بعدی این است که اینها را بشناسیم. گاهی اظهارنظرهایی که در مورد صوفیان میشود به واسطه جهل ما نسبت به اینهاست. مثلاً برخی صوفیان مراجع تقلید را میپذیرند، اما ما اصرار داریم که این مسئله را انکار کنیم.
وی افزود: ما بعد از اینکه تصوف را به درستی شناختیم، مرحله بعدی گفتگوی با اینهاست. خودشان تصوف را معرفی کنند و نقدهایش را بگویند. با این گفتگوها خیلی از این اختلافات حل میشود. هم در فضای رسانهای و هم در فضای علمی باید این اتفاق بیفتد. ما نباید آنها را به سمت تبلیغ و فعالیتهای مخفیانه سوق دهیم که هم فضا را امنیتی میکند و هم شکاف اجتماعی ایجاد میکند.
وی اظهار داشت: مثل کشور مصر که اینها قانون دارند و به صورت مشخص جلساتشان برگزار میشود، در اینجا هم باید همین اتفاق بیفتد. ما به اینها با نگاه دشمن و دیگری نگاه نکنیم. اینها مشارکت سیاسی و اجتماعی دارند و بخشی از مردمند. اگر خودشان میگویند ما فرقه نیستیم ما نباید اینها را تبدیل به فرقه کنیم.
آل یمین در پایان گفت: ما باید اطلاعات دینی طریقهها را بالا ببریم مثل همان اتفاقی که در مصر افتاده است. طریقههای تصوف، اطلاعات دینی شأن ضعیف است. باید دورههایی در توحید و معاد و تاریخ پیامبر و… برایشان در نظر گرفت. ما هم باید به کلاسهای آنها برویم. این خیلی مسیر را هموار میکند. نقاط قوت اینها و خدمات اینها به اسلام و انقلاب و فرهنگ و تمدن اسلامی باید بیان شود./909/422/ح
منبع: مهر با تصحیح